امیرعباس جونامیرعباس جون، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 5 روز سن داره

هدیه خدا امیرعباس جون

اولین مروارید امیرعباس جونم

1391/8/1 14:55
نویسنده : مامان
55 بازدید
اشتراک گذاری

جمعه که داشتیم میرفتیم خونه مامان بزرگ مامانی یکدفعه متوجه یه دونه مروارید خوشگل توی دهنت شدم پسرم


جمعه که داشتیم میرفتیم خونه مامان بزرگ مامانی یکدفعه متوجه یه دونه مروارید خوشگل توی دهنت شد پسرم باورم نمیشد داد زدم و به بابایی گفتم که دندون درآوردی بابایی باورش نمی شد گفت اینطوری نمی تونم ببینم چون در حال رانندگی بود برای همینم کنار خیابان نگهداشتو با کمک من بالاخره دندون خوشگلتو بابایی هم دید نمیدونی ما چه ذوقی کرده بودیم آخه من نگران شده بودم که چرا دندون درنمیاری برای همین حسابی تو رو به بغلم فشار دادمو داد زدم بابا هم از خوشحالی بوق میزن دیدیدیدیدید انگار داشتیم عروس می بردیم خلاصه اینکه مبارکت باشه عسلم. دقیقا ۵ روز بود که وارد ۱۱ ماهگیت شدی گل پسرم.

اینم از دندونک نسم که خاله فاطمه نقش اصلی رو توی درست کردنش داشت واقعا دستت درد نکنه خاله جونم

البته از خاله رضوانم معذرت میخوام ببخشید که فکرت موند اینجا

و اینم چندتا عکس از خرابکاریهای گل پسر

 

اینم یه خرابکاری مثل خرابکاریهایی که ضحا جان زیاد انجام داده

و اینم از حیاط مهد

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)