23 ماهگی

۲۳ ماهگی عزیز دلم مبارک، روزها به تندی میان و میرن و نفس مامان هر روز با یه چهره ای جدید منو بابایی رو غافگیر میکنه

۲۳ ماهگی عزیز دلم مبارک، روزها به تندی میان و میرن و نفس مامان هر روز با یه چهره ای جدید منو بابایی رو غافگیر میکنه، جونم برات بگه که توی این یک ماه وضعیت خیلی بدی داشتی و سرفه هات و آبریزشت همچنان هستن و بدجوری ما رو اذیت میکرد و البته هنوزم هست و خیلی خیلی اذیت میشی و کمی هم وزنت کم شده طوری که سری آخری که رفتیم دکتر متخصص گفت که آسم داری واین کلی منو بابایی و همه عزیزانی که به یادت هستن رو خیلی ناراحت کرد و برای همین مامان تصمیم گرفت که یک ماه مرخصی بدون حقوق بگیر و پیگیر باشه و به امید خدا خوبه خوب شی و خدا رو شکر با کمک خدای مهربون با مرخصیم موافقت شد و به امید خدا بعد عروسی عمه مینا که ۸ آبان هست میریم ارومیه و حسابی بهت خوش میگذره و با توکل به خدا خوبه خوب میشی عزیز دلم ، و اما از تغییراتی که کردی ماشالله هزار ماشالله همه چی رو خوب درک میکنی، پسر حرف گوش کنی هستی، اسم بعضی از وسیله نقلیه ها رو میدونی مثل تاکسی، موتور، قطار  ، با اسباب بازیهات سرگرم میشی و از ماشین بازی خسته نمیشی، کارتن ها رو خوب نگاه میکنی و عاشق کارتن باب اسفنجی و پنگوئن  از هر نوعش هستی، خلاصه هر روز ما رو با کارهایی که انجام میدی بیشتر سر ذوق میاری و ما هم خدا رو شاکریم از داشتنفرشته ای مثل تو،امیدوارم سری بعد که میام و برات مطلب میزارم خوبه خوبه خوب شده باشی و حسابی بهت خوش گذشته باشه عزیزم.