20 ماهگیت مبارک پسرم

گل پسر مامان دیروز 19 ماهگی رو پشت سر گذاشتی و وارد 20 ماهگیت شدی مبارکت باشه عسلم، توی این ماه حسابی اذیت شدی و اذیت کردی آخه دندونهای فک بالات سر زدن و دندونهای فک پایینت هم حسابی ورم کرده طوری که آب دهنتو به زور قورت میدی مامان فدای نفسهات بشه با کمک خدای مهربون هر روز شیرینتر و خوشمزه تر میشی میونت با عمو محمود و خاله جون رویا حسابی جوره طوری که از من یاد گرفتی و بهش میگی رویا ، دو سه روزی هست که خیلی حرف میزنی و یه چیزهایی رو تعریف میکنی و میخندی و اداشو در میاری ولی متاسفانه منو بابایی فقط تایید میکنیم و چیزی متوجه نمیشیم، حسابی شیطون شدی و کافی فقط بدونی که منو بابایی داریم تلویزیون نگاه میکنیم حالا سریال باشه یا فوتبال میری جلوی تلویزیون وایمیستی و ادا درمیاری و ما رو متوجه خودت میکنی و اگه موفق نشی میری از بغل تلویزیون دگمه هاشو انگولک میکنی و داد بابایی رو در میاری و شروع میکنی به دویدن که بیاد دنبالت، دیشب تو آشپزخونه مشغول سشت و شو غذا درست کردن بودن برای سحری که یهو دیدم یه چیزی جلوی در آشپزخونه تکون میخوره که متوجه شدم جلوی در آشپخزخونه دراز کشیدی و داری باهام شوخی میکنی، مامان فدای خنده های خوشگلت بشه عزیزدلم خیلی دوست دارم و یه چیزی خیلی نگرانم میکنه و اون هم وضعیت سرفه هاته که با اینکه یک هفته است برات شربت سرفه و آنتی بیوتیک میدم خیلی خوب نشدی و این منو خیلی اذیت میکنه ، امیدوارم زو.ده زود خوبه خوبه خوب شی عسلم.