امیرعباس جونامیرعباس جون، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 5 روز سن داره

هدیه خدا امیرعباس جون

28 ماهگی

       ۲۸ ماهگیت مبارکت باشه عزیزم اینو بدون که به اندازه تمام خوشهیای دنیا دلخوشم به بودنت به خنده هات و به بزرگ شدنت، مامان قربون اون خنده های نازت بشه مدتی هست که دیگه هزار ماشالله خیلی جنب و جوشت زیاد شده  و منو بابایی و البته خاله فاطمه و عمو محمود حسابی ذوق زده میشیم، مامان قربون اون دندونهای سنجابیت شده خیلی دوست دارم عزیزم مخصوصا مواقعی که متوجه میشی مامان زیاد حال و حوصله نداره میایی دستهاتو میندازی دور گردنم و آروم توی گوشم میگی دوست دارم مامان خیلی، منم بی حد و اندازه دوست دارم نفسم.   واما یسنای خوشگل خاله، الهی قربونش برم من که قیافه اش از زمین تا آسمون فرق کرده           ...
25 فروردين 1393

آبلو سیب

  سلام خوشگلم امروز میخوام برات از کار دیروزت بگم که یادت بمونه که بدجوری عصبانی کرده بودی و امیدوارم بعضی از رفتارهات پایدار نباشه و منو بابایی بتونیم این رفتارها رو درست هدایت کنیم که در آینده دچار مشکل نشیم، دیروز ساعت ۴ و نیم رسیدم مهد و تحویلت گرفتم و سوار اتوبوس شدیم تا نشستیم شروع کردی به نق زدن که اینجا نشینیم چون صندلی بغل دستیم خالی نبود مجبور شدم یه ردیف عقب تر برم تا شما هم بتونی بشینی که تا گذاشتمت روی صندلی خودتو دادی جلو که نه اینجا رو هم نمیخوام خلاصه باهات صحبت کردم و یه ذره آروم شدی تا رسیدیم سر کوچمون یه سوپری هست که همیشه برات از اونجا خرید میکنم که کار اشتباهی میکنم یه جورایی باید با رفتن به اون سوپری رو ترک کنم ح...
20 فروردين 1393

روز از نو روزی از نو

  قندعسلم سلام آمدن بهار و نو شدن سال  رو بهت تبریک میگم و امیدوارم سالی که پیش رو داریم توام از سلامتی و شادابی و موفقیت برامون باشه مخصوصا برای شما عزیز دلم، ۱۷ روز از فروردین ماه گذشت تا چشم باز کنی و به خودت بیایی روزها تند و تند میان و میرن و تنها چیزی که برامون می مونه دلخوشی و خاطرات خوبه که حتی تا هفته ها شیرینیش رو تو دلت حس میکنی ، خدا رو هزاران مرتبه شکر که سال ۹۲ با خوشی تموم شد و سال ۹۳ آغاز شد و با نشونه هایی که با خودش آورد از روزهای خوب و خوش خبر داد آخه روز سوم فرودین یه فرشته کوچولوی دوست داشتنی دیگه هم به جمعمون اضافه شد دختر خاله رضوان به دنیا اومد و یکی دیگه از توجهات و عنایات خاص خدا رو و همینطور قدرتش و دیدیم و اسم...
17 فروردين 1393

27 ماهگی

سلام نفسم، با تمام پستی و بلندیهای زندگی رسیدیم به آخرین ماه سال ۱۳۹۲ که شما به سن ۲۷ ماهگی پا گذاشتی نفسم ۲۷ ماهگیت مبارک ، سلام نفسم، با تمام پستی و بلندیهای زندگی رسیدیم به آخرین ماه سال ۱۳۹۲ که شما به سن ۲۷ ماهگی پا گذاشتی نفسم ۲۷ ماهگیت مبارک، چقدر روزها تند و تند میان و میرن و تا چشم به هم میزنی میبینی که پسر کوچولوی ما برای خودش مردی شده و حتی اظهار نظر هم میکنه و خواسته های خودشو به کرسی مینشونه ، خدا رو بابت همه لطف و مهربونیهاش سپاسگزاریم که هدیه ای زیبایی چون امیرعباس بهمون داده که هر چقدر شکر کنیم و به سجده بیفتیم بازم یک گوشه از اون رو نمی تونیم به جا بیاریم خدا جونم ممنونم، توی این سن دیگه همه جملاتو میگی و همونطور که گفت...
24 اسفند 1392

HELLO- HOW ARE YOU

امروز ۱۷ روزی هست که دوباره به مهد برگشتی عزیز دلم و خدا رو شکر دیگه داری یه جورایی عادت میکنی امروز ۱۷  روزی هست که دوباره به مهد برگشتی عزیز دلم و خدا رو شکر دیگه داری یه جورایی عادت میکنی از این خوشحال نیستم که خیالم داره راحت میشه نه به خدا دلم مثل سیر و سرکه هر روز میجوشه از صبح که میزارمت مهد و تا بعدازظهر که بخوام دوباره ببینمت و همه چیزو خیلی خوب متوجه هستم ولی خوشحالیم از اینه که حداقل محیط برات اذیت کننده نیست و ازش متنفر نیستی پسرم چون اگه همه چیز دست به دست بدن تاثیرات بدی که وجود داره چند برار خواهد بود، دیشب بابایی تا دیر وقت سرکار بود و شما حسابی ابراز دلتنگی میکردی ، منم نشسته بودم و تلویزیونو میدیم که متوجه شدم یه چ...
18 اسفند 1392

۵ راز پرورش یک کودک باهوش

از اینکه ساعت ها به طور مداوم به چشمان با نمک کودک خود نگاه کنید، لذت می برید؟ این کار را ادامه دهید. با این کار کمک شایانی به رشد مغز کودک...   » ادامه مطلب : از اینکه ساعت ها به طور مداوم به چشمان با نمک کودک خود نگاه کنید، لذت می برید؟ این کار را ادامه دهید. با این کار کمک شایانی به رشد مغز کودک خود می کنید. کودکان هیچ گاه بدون کمک والدینشان نمی توانند نبوغ و قدرت فکری خود را بروز دهند. به همین دلیل، در این مطلب ۵ راه بسیار جالب و آسان برای پرورش کودکان عاقل تر و باهوش تر برایتان نام برده ایم. • امنیت شالوده یادگیری است مغز همیشه به دنبال امنیت است و اگر احساس امنیت نکند نمی تواند چیزی را یاد بگیرد. به همی...
13 اسفند 1392

لجبازی

لجبازی لجبازی یک بازی دو طرفه است...لجبازی وقتی شروع میشه که شما به فرزندتون میگید نه...یا نکن یا بکن ...من تمام فریاد ناشنیده ام اینست که این بکن نکن ها بچه رو تو این سنین از پا در میاره ...و موضوع در بقیه سنین هم از این قراره اینه که شما قراره کار خوب و درست رو به فرزندتون آموزش بدین..کار پدری و مادری کار اموزش با مهربونیه ...متاسفانه ماها فکر میکنیم کار پدر مادری کار پلیسه که مواظب باشیم سر موقع به بچه بگیم نکن یا بکن یا نصیحت کنیم....وقتی شما قواعد کار رو تا 3 سالگی درست رعایت کنید معمولا بچه بقول شما لجباز نمیشه یعنی وقتی چیزیو که دوست نداره یا داره بخاطر خشم و یا بازی یا اذیت شما برعکسشو نمیخواد... که حتی اگه این ...
11 اسفند 1392

آسیب حرمت نفس

آیا در بزرگسالی فردی خجالتی و کمرو هستید؟آیا اعتیاد دارید؟آیا وسواسی هستید؟آیا خسیس یا لجباز و یک دنده هستید؟آیا ... ؟هر کدام از این صفات را که دارید بدانید احتمالا بین 14 تا 36 ماهگی آسیب دیده اید. کودک انسانی بین 14 تا 36 ماهگی با 5 حقیقت تلخ در مورد خودش آشنا میشود که او 1-نادانتر 2-ناتوانتر3-نیازمندتر4-اشتباهکارتر از بقیه هست و5-گاهی اوقات فکرهای بدی درباره عزیزانش به ذهنش خطور میکند و به همین دلائل به یک نتیجه اصلی و اساسی و محکم در سه سالگی میرسد و ان اینست که " من پسر یا دختر بدی هستم" تقریبا 95 درصد انسانها با وجود داشتن حتی بهترین پدر و مادر به این نتیجه خواهند رسید که " من بدم و دیگران خوبند " و آن درصدی که به ...
11 اسفند 1392

16 بهمن

سلام به نفسم یا بهتره بگم بزرگ مرد کوچکم، حدودای اول بهمن ماه دوباره دچار سرماخوردگی و خس خس سینه و و بیقراریهای وحشتناک شده بودی طوری که یک هفته با هم تو خونه بودیم و من سرکار نمیرفتم ولی دریغ از بهبودی، با اینکه ۳ باری دکتر رفتیم و داروهای مختلف و اسپری دهان در دو نوع مختلف و کلی سفارشات وحشتناک از طرف دکتر، خیلی سعی کردیم که مقاوم باشیم و به نحو احسن مراقبت باشیم ولی مقاومتت در مقابل عدم استفاده از اسپری ها که آخر سر هم استفاده نشد و حتی آمپول دگزا هم برات تزریق کردن و بعد از حدود دوهفته خدا رو شکر با کمک خدای بزرگ و مهربون رو به راه شدی،البته اینم بگم که هفته بعدش من باید میومدم سرکار و شما رو بردم خونه خاله فاطمه (مامان فاطمه)، شنبه ش...
27 بهمن 1392

من نخوام

جونم برای پسر عزیزم بگه که این روزها حسابی مامان و اذیت میکنی و بقدری اذیت میشم که فقط نگاهت میکنم اینکه خدایی نکرده رفتاری رو باهات نداشته باشم که تاثیر جبران ناپذیری برات داشته باشه جونم برای پسر عزیزم بگه که این روزها حسابی مامان و اذیت میکنی و بقدری اذیت میشم که فقط نگاهت میکنم اینکه خدایی نکرده رفتاری رو باهات نداشته باشم که تاثیر جبران ناپذیری برات داشته باشه باید بگم خیلی خیلی سخته اینکه بخوای حساب شده عمل کنی آخه گاهی وقتها دوست داشتن بیش از حد ما آدمها باعث میشه یه رفتاری رو انجام بدی که بازخورد خوبی رو نداره، دو روزی هست که وقتی من یا یایایی میاییم مهد دنبالت خیلی عصبی هستی و بی مورد بهونه گیری میکنی و نق میزنی و گریه میکنی ...
17 دی 1392